|
یک شنبه 15 تير 1393برچسب:, :: 13:10 :: نويسنده : الهام
امروز باز غمیگنو زارم/ از دوشنبه ها بیزارم دوباره امروز دوشنبه س/ عکسشو جلوم میذارم روزی که قرار گذاشتیم/ هنوزم یادم نرفته یاد اون روز دوشنبه/ با منه هفته به هفته قرار شد بریم دوباره/ سرکوچه ی گل یاس همون جایی که یک روز/ کرد به من ابراز احساس با چه ذوقی رفتم اون جا/ بی قرار واسه نگاهش واسه اینکه باز ببینم / عمق چشمای سیاهش اومدش درست به موقعه/ نبودش مثل همیشه یه غمی تو صورتش بود/ مثل بارون پشت شیشه سرشو او ورد بالا گفت / کلی حرف دارم با چشمات گفتم بش خوبی عزیزم؟/ چرا تند تند نفسهات؟ گفت نمی دونم چه جوری / بت بزنم یه حرفیو سخته ولی باید بگم / باید بگم یه چیزیو گفتم بهش بیا بریم / تا باغ سیب . . باغ امید همون جایی که بیرونش / کاشته بودن درخت بید رفتیم با هم اما تو راه / نه چیزی گفت نه حرفی زد انگاری داشت توی خودش/ با وجدانش درجا می زد رسیدیم آخر ما به باغ/ شب شده بود هوا دیگه تو راه میگفتم با خودم / یعنی چی میخواد بم بگه رفتیم نشستیم یه گوشه / زل زده بودم به نگاش گفتم بهش بگو دیگه/ خسته شدم از این سکوت چیزی بگو نذار تا من/ تو مبهمی کنم سقوط گفتش که چشماتو ببند/ نگفتمم بازش نکن می فهمی حرف دلمو/ تو رو خدا سازش بکن..!! گفتم با چی سازش کنم؟ / چرا غریبی تو با من؟ سرد نگات؟ سرد صدات؟ / عجیبن حرفات؟ مبهمن؟ گفتش دیگه چیزی نگو/ انقد سوال نپرس ازم گفتش که چشماتو ببند/ نمی تونم ..! نپرس بازم چه حالی داشتم اون شب / چشمامو بستم چه غریب منتظر یه اتفاق/ منتظر چیزی عجیب گذشتن لحظه های شوم / اما صدایی نیومد گفتم چی شد؟خسته شدم؟ / بازم ندایی نیومد گفتم چشامو باز کنم؟ / اما صدایی نشنیدم باز کردم آخر چشامو / اما من اونو ندیدم یه برگه روی چمنا / افتاده بود چه بی صدا نوشته بود منو ببخش/ این جوری شد از من جدا هرچی تونسم داد زدم / اما دیگه ندیدمش تنهام گذاشت اون بی وفا / آخه چه جور ببخشمش؟؟؟؟ دوشنبه بود اون شب سرد/ تنهام گذاشت اون بی خبر از اون همه خاطره ها / مونده یه عشق بی ثمر مونده یه عالمه سوال/ سوالای بی انتها بینمونم چیزی نبود؟! / عاشق بودیم از ابتدا..!! حالا دوشنبه ها همش/ ناله و گریه می کنم به یاد اون روز غریب / ازش گلایه می کتم رفت و دیگه تنها شدم / دنبالشم حتی تو فال کاش که میشد دوشنبه ها/ پاک بشه از تقویم سال ..!! نظرات شما عزیزان:
|